loading...
سلطان نصیر

ادامه...👇

 

{نکته :  و همت  مسئله ای است که در کنار نیت به کرات در متون صوفیه از آن یاد شده است. چنانچه شیخ اکبر محمد محی الدین‌ابن عربی در فتوحات مکیه در مورد حکمت اینکه حضرت یحیی علیه السلام علاقه ای به زنان نداشت نقل می نماید که چون حضرت زکریا بر مریم سلام الله علیها وارد شد و آن تبتل و بریدگی وی از دنیا را دید. همتش بر این قرار گرفت که صاحب چنین فرزندی شود و یحیی علیه السلام اینگونه شد.

 

 

 

هانومان پس از زاده شدن احساس گرسنگی می کند و مادر نمی تواند او را سیر کند. هانومان به خورشید می نگرد و به خیال آن که 👈خورشید خوردنی و میوه ئی است  به جانب خورشید می رود. خورشید پرواز می کند و هانومان او را تا آسمان ایندرا دنبال می کند. ایندرا در برابر هانومان می ایستد و چانه او را با گرز صاعقه آفرین خود مجروح می سازد و هانومان از آسمان به زمین می افتد. پدر هانومان (وایو ایزد باد) خشمگین می شود و با وارد شدن به تن خدایان آنان را مبتلا به قولنج می سازد. ایندرا از وایو پوزش می خواهد و به جبران خطای خود هانومان را عمر جاودان می بخشد. }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🐒

تصویر مجسمه ای قدیمی از هانومان به رنگ سرخ

 

ادامه...👇

 

{نکته : به داستان اینکه هانومان سعی نمود تا خورشید را بخورد زیرا فکر نمود که میوه است دقت نمایید در این داستان اسطوره ای قرص خورشید هم‌ جایگاهی نزدیک به زمین دارد و هم به مراتب کوچکتر از آن است که امروزه دانشمندان‌جهان‌از آن سخن می گویند. چنین نگرشی در اساطیر ایرانی نیز دیده می شود. من باب مثال در اساطیر ایرانی و کتاب «صد در بندهش» گندروی زرین پاشنه یک دیو بزرگ است که سرش به خورشید می رسد و دریای زره (احتمالا هامون) تا پاشنه اش و دریای چین تا به زانوهایش می رسد. از دریا ماهی می گرفته (احتمالا ماهی ای به بزرگی تُن ) و با حرارت خورشید کباب می کرد. وی توسط سام گرشاسپ گیسور مجعد موی در نهایت کشته می شود. (اسطوره سوشیانت مصطفوی صفحه 198)

در نهایت یا باید مانند عده ای از علم زدگان جدید  بگوییم همه این داده های اسطوره ای و حتی روایی در مورد کیهان شناسی که در کتب روایی ما آمده است چرندیات است یا باید بیندیشیم که چگونه می توان بین دو دیدگاه جمع نمود. }

 

ادامه...👇

 

 

@soltannasir

🐒

تصویر مجسمه هانومان در یکی از معابد متعددش در هند به رنگ سیاه

 

ادامه...👇 

 

{ادامه نکته ذیل 3⃣ اینگونه کساری پدر مادی هانومان و وایو پدر معنوی وی می باشد که در تولد وی نقش داشته است. ظاهرا این نظریه یا نظریه نزدیک به این در میان عده ای از محققین اسطوره شناس و محقق در هندوییسم وجود دارد زیرا در مدخل hanuman در ویکیپدیای انگلیسی کساری پدر مادی هانومان و وایو پدر معنوی وی دانسته شده است. 

 

نکته دیگر : به ماجرای دادن کیک توسط پدر راما (دشرته) به همسر خویش توجه نمایید. دشرته این کیک را به سه همسر خویش برای باردار شدن همسرانش که پسری را برای جانشینی وی بزایند داد. و با همین کیک هانومانی زاییده می شود. به جانشین دشرته یعنی راما خدمت می نماید. 

شاید بتوان گفت که همت دشرته برای داشتن پسری به عنوان جانشین که در کیک دادن به همسرانش موثر بوده در ارتباط قلبی و روحی خاصی که بین هانومانی که از این کیک متولد می شود با راما پسری که چندی بعد برای دشرته زاده می شود موثر بوده است. نیت مسئله ای است که به کرات در احادیث اسلامی از آن یاد شده است و قوام‌ اعمال به آن است. }

 

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🐒

تصویر مجسمه هانومان در یکی از معابد وی 

 

ادامه...👇

 

{ ادامه نکته ذیل گزینه 3⃣ اینکه بتوان چنین دمیدنی را با دمیدن جبرائیل علیه السلام در هنگامی که بر مریم سلام الله علیها متمثل شده است مقایسه نمود. محل سوال است? آیا ایزدان هم فارغ از منفی یا مثبت بودن می توانند اینگونه بدمند و فردی را باردار نمایند? پاسخ این سوال با توجه به کثرت نقل در متون اسطوره ای مثبت است! هر چند که ممکن است در واقعیت پاسخ مثبت نباشد?! و تنها ادعای خود این موجودات و کاهنین پرستنده شان باشد! اما تحلیل دوم از روایت سوم، در واقع جمع بین روایت اول و سوم است. در روایت سوم گفته شد که انجانه در جنگل دعا می نمود که باردار شود. پس احتمالا بر طبق همان روایت وی شوهری داشته که طلب فرزند می نموده است. پس این شوهر می تواند همان کساری باشد. در واقع دو داستان رو اینگونه می توان جمع نمود که انجانه دعا می نماید و کیکی که دشرته به همسر سوم خویش می دهد توسط زغنی به دست انجانه می رسد و سپس وایو که ایزد باد است با دمیدن کیک را بارور می نماید وی کیک را میخورد و سپس با شوهر خویش کساری همبستر می شود و اینگونه باردار می شود. }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🐒

مجسمه بزرگ هانومان به رنگ سرخ 

 

ادامه...👇

 

{3⃣ در روایتی دیگر پدر رام، یعنی دشرته (رام فردی که هانومان به وی صادقانه خدمت کرد) به هر یک از سه همسر خویش کیکی می دهد. کی کئی (کی کئی=از همسران دشرته) جوان ترین‌ همسر دشرته که کیک خود را آخر از همه گرفته است رنجیده و در خوردن کیک تردید می کند. زغنی هم در آن دم کیک را می رباید و پرواز می کند. زغن کیک‌ را به جنگل و جایی که انجانه، زندگی می کند می برد. انجانه این زمان مشغول نیایش است که صاحب پسری شود، هم در این زمان کیک از منقار زغن فرو می افتد، وایو فرود می آید و کیک را در دستان انجانه قرار می دهد، و شیوا در برابر انجانه پدیدار و از وی می خواهد کیک را بخورد. انجانه کیک را می خورد و باردار می شود و هانومان از وی زاده می شود.

 

نکته: به نظر فقیر روایت دوم به احتمال قوی باطل است اما روایت سوم قابل توجه است. روایت سوم را به دو گونه می توان تحلیل نمود. نخست به اینگونه ایزد وایو (باد) با دمیدن در کیک، کیک را بارور نموده است. بنابراین عملا دخولی بین انجانه و فردی صورت نگرفته است.  }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🐒

تصویر هانومان و سلاح گرز مانندش


ادامه...👇


{ ادامه 1⃣ و یا انسان های مسخ شده به صورت میمون می باشند. هر چند که فقیر نظر اول را بیشتر می پسندم. در این روایت روزی کساری در جنگل به شیوا دعا می نماید و شیوا وی را اجابت می نماید. و همسر کساری، انجانه باردار می شود و  هانومان را بدنیا می آورد. هانومان در اساطیر هند یکی از تجلیات لرد شیوا است که به زمین آمده تا به تجلی لرد ویشنو یعنی راما کمک نماید. (منبع ویکیپدیای انگلیسی مدخل kesari و مدخل hanuman و مدخل anjana)


2⃣: در روایتی دیگر ایزد وایو پدر هانومان است که در جنگل با انجانه مادر هانومان در آمیخت و انجانه هانومن را از وی باردار می شود! (اساطیر هند ورونیکا ایوانس)

 

نکته: وایو ایزد باد است و همتای ایزد وای در اساطیر ایرانی است. البته باید در نظر داشته باشیم که وی کدام وای است? زیرا همانگونه که در دروس سلیمان نبی و طهمورث گفته شد در اساطیر پهلوی ما دو وای داریم. یکی وای بد که بخش زیرین فضا را در اختیار دارد و دیگری وای خوب که بخش زبرین (بالایی) فضا را در اختیار دارد. }


ادامه...👇


@soltannasir

🐒

تصویر انجانه از پریان آپسارا که فرزندش هانومان را در آغوش دارد. 

 

ادامه...👇

 

{آپساراها رقصندگانی فریبا و زیبا هستند که شیفته بازی های شانسی می باشند. آپساراها می توانند باعث دیوانگی شوند. گاه می گویند که در گیاه انجیر و موز به سر می برند. آنان را همتای موزها در اساطیر یونانی دانسته اند. (فرهنگ اسطوره ها و افسانه های شرق، مدخل آپساراها) گفته می شود که مادر هانومان، انجانه بر اثر نفرینی به شکل میمونی در آمده بود. در واقع وی پری ای بود که به صورت میمون مسخ شده بود. (کتاب اساطیر هند، ایوانس) در مورد اینکه پدر هانومان چه کسی است و مادر وی انجانه چگونه وی را باردار شده است در متون اساطیری هند اختلافات بسیاری دیده می شود.

 

1⃣در روایتی پدر هانومان، (کساری= kesari) نام دارد که یک (وانارا=vanara) می باشد. واناراها ظاهرا جنیان میمون شکل هستند و یا شاید آدم هایی باشند که به صورت میمون مسخ شده اند زیرا وصف انسان گونه ای نیز از آنان شده اما دم دارند و شبیه به میمون نیز می باشند. هر چه هستند با اوصافی که از آنان شده انسان نیستند. شاید نوعی جن که از نظر ظاهری بین انسان و میمون هستند باشند}

 

ادامه.👇

 

@soltannasir

🐒

تصویر مجسمه میمون هانومان 

 

{هانومان ایزد میمون ها در اساطیر هندو میمون خدایی است که به سبب داشتن قدرت فراگیری زیرکی و چابکی و خدمات صادقانه اش به راما شهرت یافته است. هانومان در رامایان وزیر پادشاه میمون ها سوگریوا است. هانومان در اصل یک موجود میرا و جزو جنیان میمون شکل بوده است وی یک برهماچاری  brahmachari (ویکیپدیای انگلیسی مدخل hanuman) موجود با عمر طولانی و یا یک چیرانیوی  chirajivi است. (ویکیپدیای انگلیسی همان) چیرانیوی ها در اساطیر هند هفت موجود میرا هستند که جاودانه شده اند و تا پایان دوره کالی یوگا که فعلا بر طبق نظر حکمای هند در آن بسر می بریم در زمین زنده خواهند بود. در واقع، هانومان نیز بر طبق اساطیر هند به مانند ابلیس نزد ما مسلمانان است که از جنیان بوده و پس از تخطی از امر رب جلیل تا وقت معلوم که بر طبق احادیث و روایات، پایان جهان و هنگامه ظهور حضرت صاحب الامر عجل الله است فرصت دارد و نخواهد مرد. مادر هانومان انجانه Anjana، نام دارد و در اساطیر هندو یکی از ملکه های آپسره (آپسارا) است. آپسراها در اساطیر هندو نوعی پریان آسمانی هستند که با آب و ییلاق پیوند دارند.  }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🐒

@soltannasir 

 

       {داستان گل سرخ (رُز)18}

 

        { مسخ شدگان به خوک}

 

 

 «واک» چندین انسان مسخ شده به شکل خوک را در نقطه ای _ظاهرا در عالمی خاص_ اسیر دارد. این افراد برای ماسون های اسپانیایی و یهودیان مهم می باشند. شاید این افراد مرتبط با افراد مسخ شده به صورت خوک باشد که الله تبارک تعالی در آیهٔ 60 سوره مبارکه مائده بدان اشاره می نماید : 👈{قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ 👈والْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿۶۰﴾=بگو آيا شما را به بدتر از [صاحبان] اين كيفر در پيشگاه خدا خبر دهم همانان كه خدا لعنتشان كرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزينگان و خوكان پديد آورده و آنانكه طاغوت را پرستش كرده‏ اند اينانند كه از نظر منزلت بدتر و از راه راست گمراه‏ ترند (۶۰)} در مورد اینکه این خوکان چه کسانی بودند نظرات بین مفسرین مختلف است. در بعضی احادیث مانند آنچه که در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام آمده است افراد مسخ شده به صورت خوک نیز یهودی هستند بدون آنکه به چگونگی مسخ آنان اشاره ای شده باشد. (به نقل از تفسیر البرهان) در بعضی احادیث طرق عامه به نقل از ابن عباس آنان گروهی از یهودیانی بودند که احکام سبت را نگه نداشتند و خداوند جوانان آنان را به بوزیگانی تبدیل و  پیرانشان را تبدیل به خوک نمود.(منبع مجمع البیان) در بعضی روایات مسخ شدگان به خوک از جمله کسانی هستند که مائده آسمانی حضرت عیسی بن مریم مسیح موعود روح الله را درک نمودند اما باز کافر شدند. (تفسیرمجمع البیان ) عده ای دیگر این نظر را نپذیرفتند. 

 

اینکه این مسخ شدگانی که به صورت خوک مسخ شده اند و اسیر واک می باشند. آیا همان به صورت خوک مسخ شدگان در آیه 60 سوره مائده باشد را نمی دانیم اما اگر همان باشند. این افراد بالفرض اگر یهودی باشند داستان مسخ شدنشان احتمالا غیر از داستان تخطی از احکام سبت (شبات) یهودی ها می باشد !

اینان همانگونه که اکثر علما و مفسرین شیعه در تفسیر مسخ گفته اند. صورت جسمانیشان مبدل به خوک شده است. با حفظ روح انسانی؛ منتهی چون جسمشان به خوک مسخ شده است. طبیعتا تغییراتی در صفات انسانیشان رخ داده است یعنی تغییر صورت جسمانیشان به خوک بر روح اینان تاثیر گذاشته است. همانگونه که روح بخاری و تغذیه صحیح و سالم بر روح بخاری تاثیر می گذارد. و از طریق روح بخاری نفس ناطقه تاثر می پذیرد. اینان نیز طبیعتا روح بخاریشان تطابق با جسم خوک دارد. و از این طریق بر نفس ناطقه تاثیر می گذارد. بنابراین اینان انسان هایی هستند که صورت جسمانیشان به خوک مبدل شده است و تا حدی صفات خوکی را نیز دارند. 

تبدیل اینان به خوک مسلما بی حکمت نبوده بلکه احتمالا باید تطابقی بین اعمال و صورت مثالیش با صفات خوک وجود داشته باشد که جسمشان به صورت خوک مسخ شده است.

این نکته را نیز بگویم  آنگونه که فقیر یافته ام مسخ تنها متعلق به ما انسان ها نبوده بلکه در مورد جنیان نیز مسخ صورت گرفته است و بدین نکته هم در کتب علوم غریبه اشاره شده است و هم در بعضی کتب و رسایل دیگر!

 

 

لرد خوزه و شاگردانش با چندین موجود هندی توانسته اند ارتباطات دائمی برقرار نمایند. یکی از این موجودات هانومان شاه میمون ها از ملوک جن می باشد. 

 

نکته : هانومان در اساطیر هندی از موجودات میرا (جنیان) است و بدلیل خدمت صادقانه به رام (از تجلیات انسانی ویشنو) مقام بی مرگی به وی عطا شد. همانگونه که به ابلیس لعنت الله علیه که از جنیان بود تا وقت معلوم فرصت داده شد که زنده و رهزن آدمیان باشد. 

 

 

هانومان عصای خود و یکی از عصاهای لرد شیوا _از ایزدان هندی_ را تقدیم لرد خوزه و شاگردانش نموده است. بنابراین مطمئنا لرد شیوا نیز جزو مرتبطین با لرد خوزه و شاگردانش می باشد. هر چند نمی دانیم که یکی دو موجود دیگر هندی که با لرد خوزه و شاگردانش ارتباط دارند دقیقا کدامین موجودات اسطوره ای هندو هستند. اما بر اساس خبری در محیط نت که چند سال پیش آبجو و نوشیدنی الکلی به نام های هانومان و شیوا و کالی و گانشا در منطقه سن خوزه جزیره ایبیزا در اسپانیا ساخته شد. می توانیم حدس بزنیم که ایزدبانوی کالی و لرد گانشا نیز با لرد خوزه و شاگردانش مرتبطند. 

تولید نوشیدنی الکلی با نام و تصویر این چهار موجود هندی خشم برهمنان هندی را موجب شد تا جایی که از سازندگان خواستند که عذرخواهی نمایند و تولید این نوشیدنی ها را متوقف نمایند. و ظاهرا متوقف هم شد. 

در قسمتی از کاخ لرد خوزه، شومینه ای وجود دارد. که در بالای شومینه نام و تصویر 17 نفر از شاگردان ارشد وی وجود دارد. هر کدام از این شاگردان مالک یک عصای خاص می باشند. بنابراین آنان هفده عصای خاص در اختیار دارند.

 

ادامه دارد..

 

@soltannasir

⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⬛️

@soltannasir 

 

       {داستان گل سرخ (رُز)16}

 

            { ذکر دو نکته }

 

ادامه...👇

 

 

ادامه نکته1 : امروزه مرز عوالم به مانند روزگاران کهن کامل باز نیست. همه چیز سیر طبیعی و نظم خود را دارد. اما چون مرزها باز شود و این عالم منشوری و موجودات ناپیدا دیده شوند. آنگاه قابلیت بیشتری برای دخل و تصرفات غیر طبیعی در جهان وجود دارد. در روزگاران کهن کاهنین در تمدن هایی نظیر مصر و میان رودان شب هنگام به اوراد و دعاهایی می پرداختند که قرص خورشید چون به عالم زیرین سفر می نماید از آنجا به سلامت بتواند بیرون بیاید. پیشتر به درگیری هیولای مار آپوفیس با رع سوار بر قایق اشاره نمودیم. به نظر چنین ترسی در تمدن های شرک آمیز گذشته مربوط به دورانی کهن تر یعنی دوران پیش از طوفان نوح و پیش از خلقت آدم صفی الله (یعنی آخرین آدم طبق نص احادیث) بوده است. دورانی که از آن با عنوان عصر زرین یاد می شده است. طبق نظر گروهی از ماسون ها اگر گل رز آسمانی نابود شود هنگامی که مرزها باز شده باشد ساز و کار طلوع خورشید حداقل در نقاطی از عالم که ربه النوع سپیده دم با گل سرخ ارتباط دارد (مثل اروپا) دچار مشکل خواهد شد. و اینگونه شرایط برای تسلط تاریکی اهریمنی بر آن جغرافیای خاص فراهم خواهد شد. 

 

 

نکته دیگری که باید توجه داشت گفتیم که ما قائل به عالم منشوری هستیم. اینکه دقیقا زمین مادی ما به چند قسمت تقسیم می شود مشخص نیست ؟ یعنی به عبارت دیگر اینکه ما با چند قرص خورشید مواجه هستیم را نمی دانیم ! اما طبق نظر بنده ایزدان خورشیدی با این قرص ها مرتبطند و اینگونه هر جغرافیای معنوی و خاصی که یک قرص خورشید دارد در سلوک و عرفان و ...با جغرافیای دیگر متفاوت است. 

 

نکته دیگری که باید بدان اشاره نمایم این است که با استقرار تاریکی و سرما در زمین یا بخش هایی از آن پای موجوداتی به زمین ما باز خواهد شد که با شیاطین و جنیانی که ما آنان را می شناسیم متفاوت هستند. در اساطیر فولکلور مردمان شمال (نورث) و اساطیر مردمان آلاسکا بعضا اشاراتی بدین موجودات شده است. 

 

نکته 2: بر طبق نظر برخی نویسندگان یونانیان، پارسیان (ایرانیان) از نسل پرسیس پسر پرسیوس یا برساوش هستند. این مسئله از نظر ما برخلاف نظر یونانیان که پارسیان را از ذریه مادی پرسیوس می دانند بدان معنا است که پرسیوس در بوجود آمدن نسل پارسیان (ایرانیان) به صورت معنوی نقش داشته است. هندوان نیز طبقه برهمنان را از نسل برهما می دانسته اند و  اینجا هم به نظر ما منظور ذریه مادی نیست! پس منظور چیست ؟ مثالی گویم تا شما (خوانندگان) را فهم آید.  در دوران کهن مهردینان در غارهای مهرکده های خویش کانال کشی آب داشته اند و مراسم تقدیس آب را با یزش برای ایزدبانوی آناهیتا انجام می داده اند تا آب را اینگونه تقدیس نمایند. این عمل در دوران رسمیت دین زرتشتی در دوره ساسانیان _من باب مثال در بیشابور_ هم انجام میشده است. اینگونه آب اگر واقعا تقدیس میشد که این مسئله با حضور این موجود  (آناهیتا) که خود رود اردیسورا آناهیتا و تجسم این رود آسمانی است انجام می شده است. یعنی تجسم و ربه النوع و یا موکل این رود آسمانی که به صورتی که در آبان یشت نقل شده یعنی بالابلند و دارای بازوان سفید تجسم می یافته است. حال چنین موجودی چون با آب مرتبط است. آن هنگام که مرزها بازتر از امروز بوده با چنین تجلی ای در آب یزش شده آب را به اصطلاح بارور می نموده است. و اگر از آن آب متبرک شده _طبق اعتقاد مغان _ مردی می نوشیده و سپس با همسر خود مجامعت می نموده به گونه ای که همان آب در باروری همسر نقش پیدا می نموده اینگونه فرزند بدنیا آمده فرزند معنوی ربه النوع آناهیتا نیز می بوده است. در مورد نسل پرسیوس و نسل برهما نیز تقریبا چنین مسئله ای وجود دارد.

در مورد تولد عیسی بن مریم مسیح موعود روح الله در قرآن مجید و عزیز داریم که حضرت مریم طبق نص احادیثی که موید آیات است. با القا و دمیدن جبرئیل علیه السلام باردار شدند. همچنین در قرآن مجید به شراکت شیاطین در نطفه بنی آدم نیز اشاره شده است. شراکت شیاطین جنی عمدتا از راه حلول در فرد مجامعت کننده است. 

 فرزند دادن ایزدان در اساطیر هر چند شبیه این‌دو روایت قرآنی است اما تفاوت هایی نیز دارد.

 

 

 

 

اما حال به سراغ ادامه ماجرا برویم. از واک مقدس در زیرزمین کاخ لرد خوزه در جزایر بالئاری (احتمالا جزیره ایبیزا) گوشواره ای غول آسای طلایی ای وجود دارد که سر یک انسان کاملا در آن جا می گیرد. این گوشواره طلایی متعلق به دوران کهنی است که این موجود به زمین ما آمده بود. آیین گوشواره به گوش نمودن و غلام حلقه به گوش بودن که آیینی کهن است و در بین فتیان و قلندران مرسوم بوده است رشته مثالی اش در عالم مثال در دستان این موجود است. در کاخ لرد خوزه هر سال چهار مراسم و جشن مهم برگزار می شود. یکی از آنها  در اواخر خرداد برگزار می شود. ...

 

ادامه دارد...

 

@soltannasir

⬛️🌑🌑🌑🌑🌑🌑

@soltannasir 

 

            {داستان گل سرخ (رُز)۱۵}

 

               { ذکر دو نکته }

 

ادامه...👇

 

ادامه نکته ۱: مسئله دیگری که باید بدان اشاره نمایم آن است که در انجمن های مخفی و آگاهی اسطوره باوری غربی، هر موجودی مثل رع که با خورشید حیات بخش ارتباط دارد موجودی مثبت است و موجودی مثل مارهیولای آپوفیس منفی و شیطنی است. آنان مثبت و منفی و الهی و شیطانی و نورانی و ظلمانی را به این سادگی تقسیم بندی می نمایند. این دقیقا مسئله اختلاف ما با آنان است. ما حق و باطل را با خلیفه خدا حضرت صاحب الامر عجل الله و اعتقاد به وجود شریفش و در صف حضرت بودن طبقه بندی می نماییم. عمده جهانیان و موجودات عالم مادی ما و سایر عوالم در برابر حضرتش یکی از سه حالت را خواهند داشت. یا در صف حضرت خواهند بود یا در صف دشمنان حضرتش یا اینکه خنثی و برکنار از تحولات خواهند ماند. در میان آدمیان شاید عده زیادی باشند برای رویارویی به هیچ کدام از دو صف نپیوندند اما موجوداتی نظیر ایزدان اسطوره ای نمی توانند خنثی باشند زیرا جایگاهشان در نظام هستی و طبیعت به گونه ای است که یا جزو صف باورمندان و محبان خلیفه خدا هستتد یا جزو صف ماشیح داود و صف دشمنان الله و خلیفه اش ! بنا به چنین نظری ما آنگونه که یافته ایم رع و کثیری از ایزدان مصری و مردوخ که همتای بعل کنعانی است در صف دشمنان حضرت هستند. و بعل کنعانی طبق رسائل خطی جلالیان در آخرالزمان با میترا خواهد جنگید. 

عده ای دیگر نیز عمدتا از دشمن شناسان داخلی هستند که تمام موجوداتی که تحت عنوان ایزدان پرستش می شده اند را شیطانی می دانند و اصلا گویا بدین نکته فکر ننموده اند که حضرت عیسی بن مریم مسیح موعود روح الله نیز توسط عده ای از مسیحیان «خداوند ما عیسی مسیح» خوانده می شود و الله تبارک تعالی در قرآن مجید و عزیز حضرت را از اعتقاد به چنین عقیده ای مبرا دانسته اند. در مورد ائمه اطهار نیز جریان های غالیانه عملا قائل به الوهیت ائمه بودند که با تلاش و مبارزه فقهای شیعه نتوانستند اکثریت را بدست بیاورند و چه بسا اگر مجاهدت های این بزرگان نبود امروزه ما نیز جزو غالیان و به نوعی مشرکین عصر جدید می بودیم ! آیا با توجه به این مسئله که عده ای از مسیحیان و یا غالیان قائل به الوهیت عیسی مسیح علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام بودند بگوییم این بزرگان نعوذ بالله منفی هستند درست است?! 

ضمن اینکه این عزیزان به سبک و سیاق متون اسطوره ای نیز توجه نمی نمایند. فهم اسطوره هنر هست و نیاز به مطالعات عمیق و جدی و واکاوی ها و ریز بینی های دقیق دارد. ما گاه در متون کهن در مورد یک موجود اسطوره ای یک سری داده ها را می بینیم و در دوران متاخر بعضا داده ها عوض می شود و آن موجود تغییرات ماهوی می دهد. در چنین مواردی باید بررسی دقیق شود که علت چیست ?! 

 

 

 اما همانگونه که پیشتر نیز گفته شد نظریه منشور گونه بودن با حدیث رد الشمس برای حضرت سلیمان نبی حشمت الله و حضرت علی علیه السلام نیز همخوانی دارد. اینکه قرص شمس برای حضرت امیر علیه السلام به دعای رسول خدا صلوات الله علیه باز می گردد و یا اینکه حق تبارک تعالی در دوران حضرت موسی کلیم الله سه روز از طلوع خورشید جلوگیری می نماید و تاریکی بر مصر حاکم بوده و یا حتی اینکه قمر توسط رسول خدا به اذن الله دو پاره می شود. باید از خود بپرسیم آیا این اتفاق برای تمام نقاط عالم و ابنای بشر اتفاق افتاد ؟! یا که برای آن جغرافیای خاص ؟ نه تنها که هیچ گزارش تاریخی ای در ملل دیگر وجود ندارد که چنین حادثه شگرف و فوق العاده عجیبی را گزارش نمایند. بلکه شاید چندان با کیهان شناسی جدید نیز سازگار نباشد ! 

 اما به نظر ما با قائل بودن به عالم منشور گونه و تمایز قرص خورشید و قرص ماه از خود خورشید و ماه می تواند توجیه این مهم و حقیقت باشد که خورشید می تواند سه روز در مصر طلوع ننماید و یا در فلان‌ نقطه عالم خورشید سه روز غروب ننماید بدون آنکه در نظم گردش افلاک تغییری ایجاد شود. به نظر ما قیامت نیز اینگونه است و سازو کار در هم پیچیده شدن شمس و تاریک شدن نجوم مربوط به حیطه عالم نزدیک به زمین ما و قرص خورشید یا قرص های خورشید است و با نظر بعضی از معاصرین ما _  منفعلین در برابر علم غربی _ که آن را با خاموشی خورشید در میلیون ها سال آینده _طبق گفته دانشمندان ناسا_ مطابق می دانند هم خوانی ندارد. احتمالا طبق نظر این آقایان قیامت کبری حدود 4/5 میلیارد سال آینده که خورشید طبق نظر دانشمندان کاملا خاموش خواهد شد اتفاق خواهد افتاد! و از آنجایی که انتهای دوران حکومت جهانی حضرت صاحب (ع) به قیامت کبری متصل خواهد شد بنابراین دوران ظهور حضرتش نیز احتمالا طبق نظر این دسته حداقل دو سه میلیارد سال دیگر است!

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🌑🌑🌑🌑🌑🌑⬛️

@soltannasir 

 

            {داستان گل سرخ (رُز)۱۴}

 

               { ذکر دو نکته }

 

نکته ۱: اینکه طبق نظر ماسون های بالئاری اسپانیا، نابودی گل سرخ آسمانی باعث تضعیف خورشید و طلوعش را دچار مشکل نماید. بدان علت است که گل سرخ با ائوس مرتبط است و در واقع با تضعیف ائوس طلوع خورشید دچار اشکال می شود. و اگر هم فعلا دچار اشکال خاصی نشود. چون ائوس سپیده دمان تضعیف شود. روح حیات بخشی که سپیده دمان در سطح زمین مادی ما ایجاد می نماید تضعیف می شود و رخوت و سستی در همه جانداران تشدید می شود. 

اما اینکه چرا آنان معتقدند شرایط فعلی با شرایط آینده متفاوت است. پیشتر گفتیم که اولا فقیر قائل به وجود اتر در کیهان هستم. ضمن اینکه به نظر بنده در حدود منطقه ای که امروزه آن را یونوسفر می نامند. عالمی آبگینه ای و منشور گونه وجود دارد که آنچه که ما آن را به عنوان قرص خورشید می بینیم از مجلای آن عالم عبور می نماید و در مکانی پایین تر از آن عالم و نزدیک به زمین مادی ما قرص خورشید شکل می گیرد. در واقع فقیر بین قرص خورشید و خود خورشید تمایز قائل هستم ظاهرا بعضی از طرفداران نظریه زمین تختی معاصر ما هم به چیزی شبیه این قائل هستند. فقیر تقریبا با اطمینان می گویم که این قرص خورشیدی که ما می بینیم فاصله اش نزدیک تر از آنچه است که دانشمندان کیهان شناسی جدید می گویند و البته لزوما نافی فاصله زیاد خورشید بر طبق نظر آنان از زمین مادی ما نیست. زیرا همانگونه که گفتم ساز و کار منشور گونه ای وجود دارد که قرص های خورشید متعددی را تشکیل می دهد. علت رویت دو قرص خورشید در فصول گرم سال در عرض های غیر شمالی آن هم در وسط روز دقیقا ریشه در تداخل ساز و کار این عالم منشوری دارد. (منظور پدیده سان داگ نیست که دانشمندان آن را با شکست نور خورشید به علت سرمای هوا و وجود بخارها و توده های منجمد در هوا توجیه می نمایند) 

بنابراین فقیر به یک‌خورشید و چندین قرص خورشید قائل هستم. اساطیر یا ایزدان خورشید در تمدن های مختلف اینگونه توجیه می شوند. رع با سر شاهین در مصر با ایزدبانوی خورشید شپش (shapash) در کنعان مسلما متفاوت است. در چین هم ایزد بانوی خورشید مونث است. در واقع این موجودات اعم از مثبت و منفیشان منطقه حضورشان در این بخش از عالم است و اینان با فرشتگان و ملائکه موکل که احتمالا بر خود قرص اصلی خورشید موکل هستند متفاوت می باشند. بنابراین بدین خاطر برخلاف بعضی از حکما بنده هم به مانند ارسطو این موجودات را از طبیعت پنجم اثیر می دانم که کون و فساد بدان راه ندارد و طبیعت افلاک را تشکیل می دهد. جنیان یک درجه در خلقت پایین تر می باشند و مربوط به عالم اتر یا آتش هستند.  در اتر کون و فساد راه دارد. بدین خاطر جنیان هر چند عمرشان طولانی است موجوداتی میرا هستند و جسمشان در برابر اشعه یونیزه قوی منهدم میشود. اما ایزدان نامیرا هستند و در طبیعتشان کون و فساد راه ندارد و نه تنها اشعه یونیزه بر آنان تاثیر ندارد بلکه دانش علوم غریبه تمدن اسلامی در برابرشان الکن و ناتوان است. آنان به راحتی از قوی ترین و غیر قابل نفوذ ترین منادلی که علمای علوم غریبه در کتب خویش آورده اند رد می شوند. مسلما مردمان و کاهنین باستان راه هایی برای ساخت منادل در برابرشان داشته اند. و مطمئنا با روش های اسلامی و قرآنی هم باید بتوان مندلی در برابرشان ساخت اما در کتب رسمی علوم غریبه تمدن اسلامی و آن آگاهی ای که علمای فعلی فن دارند. راهی برای مقابله شان و مندل ساختن در برابرشان موجود نیست. اینکه در فلان نقطه خاص کتاب خاصی باشد که در حال خاک خوردن باشد و روش های مقابله آورده شده باشد را فقیر نمی دانم. اما آگاهی مقابله و مندل ساختن در برابرشان فعلا در آگاهی جمعی جهان اسلام و علمای فن وجود ندارد. ان شاالله بزودی این علوم بر اساس نیاز این دوره متحول خواهد شد و 53 تن ولی آخرالزمانی این علوم را پایین خواهند آورد.  مسئله ای که باید بدان اشاره نمایم این است که درست است که ایزدان از اثیر طبیعت پنجم هستند و نامیرا هستند اما نامیرایی این موجودات به بقای خورشید و ماه و کواکب و صور فلکی آسمان شب و قوای طبیعت نظیر کوه ها و بادها (ایزدان باد)... وابسته است. هنگامی که در روز قیامت ما با {إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿۱﴾وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ ﴿۲﴾وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿۳﴾=آنگاه كه خورشيد به هم درپيچد (۱)و آنگه كه ستارگان همى‏ تيره شوند (۲)و آنگاه كه كوهها به رفتار آيند (۳) } روبرو شویم این موجودات هم اعم از مثبت و منفیشان خواهند مرد زیرا حیاتشان وابسته به قوای طبیعت و ستارگان و خورشید و ماه است. و آنگاه حشر خواهند شد و باید در روز قیامت پاسخ گو باشند.

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🌑🌑🌑🌑🌑🌑⬛️

{داستان گل سرخ (رُز)۱۳}
ادامه...👇
اگر فیلیپ را سوریا بدانیم آنگاه فیلیپ خورشیدی است که چون با غروب آفتاب به قلمرو تاریکی و ربه النوع عالم زیرین سفر می نماید در آنجا موقتا اسیر می شود و سپس با غلبه بر وی آزاد می شود و با بوسه بر لب های اوشاس وی را بیدار می نماید تا وی درب ورود وی را به عالم باز نماید. فقیر در اساطیر ودایی چنین اسطوره ای را نیافتم. بنابراین ترجیح دادم از آسترائوس به جای سوریا استفاده نمایم. ضمن اینکه در اساطیر ودایی، Ratri ایزد بانوی شب _همتای نیکس_ خواهر اوشاس (سپیده دم) است. بنابراین بعید است راتری خواهر و شوهر خواهر خویش اوشاس و سوریا را دچار مشکل نماید و دشمنشان باشد.  
اما در قسمت انتهایی کارتون زیبای خفته جادوگر خبیث، جنگل خار را از نیروهای آسمان بالای مه غرب به وجود آورد. در اساطیر یونان نیکس ربه النوع شب ساکن اقصی نقاط مغرب در ماورای سرزمین اطلس بود. بنابراین ظاهرا در نظر سازندگان زیبای خفته در موسسه والت دیزنی، شخصیت خبیث نیکس و یا آشلیس دختر نیکس است.
اما اینکه چرا انجمن های مخفی این شخصیت خبیث را در طول تاریخ با آتنا در آمیخته اند خود داستان ها دارد. در متن رساله هفت سیاه پوش نوشته شیخ نورایی که در کتابخانه زیرزمین کاخ لرد خوزه شاه تاریکی ماسون ها ساکن در جزایر بالئاری (به احتمال بسیار قوی در جزیره ایبیزا) وجود دارد. اینگونه آمده است : 👇
{می ستایم الله تبارک تعالی خالق هفت آسمان را و هفت طبقه زمین را و هفت اقلیم روی زمین را و هفت کوکب متحیر (۵) و سراج و منیر را و هفتان و هفتوانه امیر را و ابدال هفت گانه متصرف هفت اقلیم را و ....... و هفت سیاه پوش آسمانی بی بدیل را ... هفت سیاه پوش آمده بودند بر زمین ... .}
هفت سیاه پوش بر روی زمین بودند شش به ظاهر مذکر و یک به ظاهر مونث یکی از این سیاه پوشان ایزد میترا بوده است و دیگری همتای ودایی آتنا یعنی ایزدبانوی واک بوده است. واک مقدس، بزرگ شش ربه النوع مذکر بوده است. واک مقدس ربه النوع 👈بیان و کلمه و وداها و سرودهای مقدس است. گل سرخ در زمین مادی ما منشا آسمانی دارد و از بهشت ( احتمالا جنه الملک و یا بهشت اثیری) به زمین مادی ما آمده است. گل سرخ آسمانی توسط واک مقدس در محفظه ای شیشه مانند نگهداری می شود. گل سرخ هر چند مربوط به ائوس (ارورا) است اما توسط واک پاسبانی می شود. ماسون ها (لرد خوزه و زیر دستانش و دیگر نحله های ماسونی که سلوک در تاریکی می نمایند) بدنبال بدست آوردن  گل سرخ آسمانی می باشند. با بدست آوردن گل سرخ آسمانی و از بین بردن آن نسل گل سرخ در زمین منقرض می شود(این مسئله طبق اعتقاد آنان است و لزوما همه اش شاید درست نباشد) با نابودی گل رُز در زمین مادی ما طلوع خورشید حیات بخش(طبق نظر ماسون ها) دچار مشکل می شود. ابتدا در شرایط فعلی حاکم بر زمین مادی ما که مرز عوالم لطیف تر تقریبا بسته است _طبق نظر آنان_ خورشید ضعیف و جهان سردتر می شود و به سمت یخبندان جزیی می رود. چون مرز عوالم باز شود نابودی گل سرخ آسمانی باعث عدم طلوع خورشید و استقرار تاریکی و سرمای سخت بر روی زمین مادی ما می تواند بشود. بر طبق متن رساله هفت سیاه پوش در همین دوران استقرار تاریکی و سرما در روزگاران کهن بوده که میترا تولد می یابد و به همراه شش موجود دیگر که از آسمان می آیند (از ایزدان ودایی) به مبارزه با شرایط اهریمنی حاکم بر آن دوره می پردازند تا شرایط طلوع خورشید عالمتاب (سوریا) را فراهم بیاورند تا حیات با تابش اشعه خورشید بر زمین مادی ما جریان یابد. 
مدوسا در اساطیر یونانی با گیسوان چون مار خویش در خورشید گرفتگی موثر است. بنابراین مدوسا دشمن نور و خورشید است. پرسیوس یا پرسی ربه النوع صورت فلکی برساوش که دیوید اولانسی وی را ایزد میترا می داند. با کمک آتنا و شاید با کمک همتای ودایی اش واک مقدس بر مدوسا غلبه می نماید و سر وی را از تن جدا می نماید. نحله هایی از ماسون ها از جمله در بالئاری با ترویج سمبل های مدوسا به عنوان اشیای تزیینی در بازار سعی در تقویت وی دارند و در هنگام خورشید گرفتگی سعی در احضار و ارتباط برقرار کردن با مدوسا و یا آپوفیس و .... دارند که با خورشید گرفتگی ارتباط دارند.  

https://t.me/soltannasir/2944

زیبای خفته بخش دهم آخر 

 

🔶ارورا در بالای بلندترین بخش برج خوابیده است و جادوگر با طلسمی از آسمان بالای مه غرب در اطراف کاخ خار ایجاد می نماید. برج در اینجا به مثابه شاخه گل رز است. ارورا که در بالای برج بخواب رفته است گل رز است و خار اطراف کاخ اینجا همان خاری است که بر روی شاخه های گل رز قرار دارد. در اساطیر گل رز ابتدا بدون خار بود و سپس توسط نیروهای اهریمنی خاردار می شود. بخواب رفتن ارورا و سپس بیداری اش را می توان به جمع شدن بعضی گل ها در هنگام شب و سپس باز شدنشان با سپیده دم و وارد شدن قطرات شبنم به درونشان مشابه دانست. در کارتون به زیبایی نشان داده می شود که با بیداری سپیده دم. همه مردم بار دیگر بیدار می شوند. و رقصیدن ارورا و شاهزاده فیلیپ (آسترائوس) را می توان به آخرین لحظات حضور آسمان پرستاره پس از طلوع سپیده دم در بین الطلوعین تشبیه نمود. یعنی هنگامی که سپیده می دمد و هنوز ستارگان در آسمان دیده می شود زیرا خورشید هنوز طلوع ننموده است و هوا چندان روشن نشده است. 

 

🔷 گفته شد در اساطیر ودایی همسر اوشاس(سپیده دم) سوریا (خورشید) است. می توان داستان را با سوریا دانستن فیلیپ هم تفسیر نمود.

 

@soltannasir

https://t.me/soltannasir/2943

زیبای خفته بخش نهم 

 

🔶چون ارورا (رز) به خواب فرو می رود. پریان نیز فرمانروا و همسرش و همه مردمی که به کاخ برای جشن شانزده سالگی پرنسس آمده بودند را موقتا خواب می کنند. در واقع در نگاه اسطوره شناسانه با بخواب رفتن و ناپدید شدن سپیده دمان هنگام خواب فرا می رسد و همگان به خواب فرو می روند. 

 

🔷شادی شیاطین جنی و رقصیدنشان به دور آتش به زیبایی به تصویر کشیده شده است. بعضی از طوایف شیاطین جنی پس از پیروزی دقیقا چنین جشن می گیرند. 

 

🔶توصیف شخصیت خبیث از زیبایی ارورا (سپیده دم) موهایش چون اشعه آفتاب طلایی است و لب هایش از گل رز هم سرخ تر است. 

 

🔷فیلیپ که در بند می افتد در واقع آسترائوس (شب پرستاره) است که توسط نیکس (ربه النوع شب) یا آشلیس (ربه النوع غبار و شب تاریک پیش از هرج و مرج) به بند افتاده است. در واقع فیلیپ یا آسترائوس آسمان شب پرستاره ای است که توسط غبار تاریک آشلیس و یا شاید نیکس پوشیده شده است و اینگونه آسمان شب پرستاره دیگر دیده نمی شود. چون وی از بند آزاد می شود. با بوسیدن ارورا وی را از خواب بیدار می نماید تا درب ورود خورشید را با انگشتان چون گل سرخ خویش باز نماید. 

 

@soltannasir

https://t.me/soltannasir/2941

زیبای خفته بخش هفتم 

 

ادامه...👇

 

🔷منزل اول آیین مهری کلاغ است. کلاغ پیک ایزد مهر بوده است. مغان مهری سابقا کلاغ نگه می داشتند و تربیت می کردند. آنان آواز و زبان کلاغ را درک می نمودند. کلاغ برایشان خبر می آورده است. هنوز نیز در فرهنگ عامیانه اینگونه می گویند که 《کلاغه خبر داده》 

 

🔶پس از دست زدن رز (ارورا) به دوک نخ ریسی و بیهوش شدنش، شخصیت خبیث، پیکر رز را به سه پری تحویل می دهد و آنان هنگامی که پیکر رز را در آغوش می گیرند. تعمدا سازندگان زیبای خفته در والت دیزنی غروب آفتاب را نشان می دهند ! چرا ؟ چون ارورا ربه النوع سپیده دمان است که پیش از طلوع آفتاب درب ورود خورشید را با انگشتان چون گل سرخ خویش به جهان باز می نماید. انگشتی که اینجا با برخورد به دوک نخ ریسی باعث شده وی بیهوش شود. این همان اسطوره کهن گل سرخ است. اینگونه سپیده دم به خواب عمیق می رود تا عاشق حقیقی اش بیاید و با بوسیدنش وی را از خواب عمیق بیدار نماید.

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

https://t.me/soltannasir/2940

زیبای خفته بخش ششم 

 

ادامه...👇

 

🔶 تا توسط دشمنانشان که عمدتا عارفان مسیحی و مسلمان بودند (زیرا در بین مسیحیان و مسلمانان زندگی می نمودند) اعمالشان رصد نشود و بواقع جلب توجه ننماید البته یهودیان در یک جامعه مسلمان حتی اگر از پنجره های دولایه نیز استفاده بنمایند و مشخص نباشد که خانه متعلق به یک یهودی است. اگر در آن مکان بیش از حد معمول اعمال خاص علوم غریبه ای یا عرفانی عبادی انجام شود. هم نور اعمال تا حدی خارج خواهد شد و هم نیروی اعمال قابل رصد و درک برای افراد دارای توان روحی بالا نظیر اولیای الله و سالکان توانمند و اساتید بزرگ علوم غریبه خواهد شد. یعنی اگر هر کدام از این افراد بنا به توان روحی اش، اگر در فاصله مشخصی از خانه مورد نظر قرار داشته باشند. می توانند پس از مدتی خاص بودن آن خانه را درک و دریافت نمایند و سپس با قدرت شهود مسائل درون خانه را رصد نمایند. بدین خاطر است که امروزه جهودان برای اعمال خاصشان از کنیسه های زیر زمینی با عمق بیست متر زیر زمین استفاده می نمایند. 

 

🔷به کلاغ و خبربردن وی دقت نمایید در داستان سلیمان نبی حشمت الله هدهد خبر خورشید پرستی بلقیس را به سلیمان(ع) می دهد. 

 

@soltannasir

https://t.me/soltannasir/2937

زیبای خفته بخش سوم

 

🔷شخصیت خبیث زیبای خفته شنلی به تن دارد. آتنا نیز در اساطیر با کشتن پالاس، شنلی از پوست وی برای خود درست نموده بود. همچنین شخصیت خبیث زیبای خفته با عصای خویش هنگام عصبانیت برق ایجاد می نماید. آتنا نیز ایزد جنگ و برق بود. 

 

🔶در کارتون زیبای خفته نیز به مانند بسیاری از آثار غربی رنگ سبز به عنوان رنگ اهریمنی نشان داده می شود. درست است که طیف خاصی از رنگ سبز جزو رنگ های اهریمنی  است. حتی بعضی موجودات اهریمنی استفراغی سبز رنگ ( به رنگ همان طیف خاص سبز) دارند. اما اینکه چرا در اکثر آثار غربی تنها رنگ سبز به عنوان سمبل نیروهای اهریمنی است خود جای سوال دارد ؟ در حالی که طیف خاصی از رنگ قرمز و طیف خاصی از رنگ آبی نیز جزو رنگ های اهریمنی می باشد. و در هالیوود این طیف های رنگی به عنوان نیروی اهریمنی کمتر نشان داده می شود! (به نظر چون سبز رنگ نور اسلام است) رنگ بنفش با طیفی از فسفری نیز در کنار رنگ سیاه، رنگی اهریمنی است که شخصیت خبیث زیبای خفته نیز سیاه پوش با رگه هایی از بنفش است که به خوبی اینجا به تصویر کشیده شده است. 

 

🔷در مورد ارتباط کلاغ و آتنا به وقتش توضیحاتی ارائه خواهد شد. 

 

@soltannasir

تصویری خیالی از ی یک نایاد naiad 

 

می دانیم که پسرخوانده آتنا اریکتونیوس به پادشاهی یونان باستان می رسد و کیش آتنا را ترویج می نماید. همچنین می دانیم که وی با praxithea که از نایادها است ازدواج می نماید. نایادها نوعی و یا نژادی از پریان می باشند که با آب های شیرین مرتبطند و در کنار رودخانه ها و چشمه ها و برکه ها و تالاب ها زندگی می نمایند. نایادها بعضا موکلین و نگهبانان برکه ها و آبریزها و رودهای کوچک می باشند. در مورد داستان‌ عاشقانه احتمالی اریکتونیوس با praxithea چیزی نمی دانیم. اما با توجه به اینکه praxithea یکی از نایادها می باشد می توانیم حدس بزنیم که اریکتونیوس با وی در جنگل برخورد نموده باشد زیرا نایادها در برکه ها چشمه و رودها و تالاب ها زندگی می نمایند. اگر اریکتونیکس با وی در جنگل برخورد نموده باشد آنگاه بار دیگر به شباهت این داستان با بخش هایی از داستان زیبای خفته می رسیم که پرنس فیلیپ با رز (ارورا) در جنگل برخورد می نماید. و شاید آتنا مادرخوانده اریکتونیوس نسبت به ازدواج فرزندخوانده خویش با praxithea نظر مثبتی نداشته است. و این‌ مسئله نیز در زیبای خفته بازتاب یافته است. 

 

@soltannasir

همچنین اگر دقت نمایید در تصاویر همواره آتنا نیزه ای در دستان خویش دارد. و شخصیت خبیث زیبای خفته نیز عصایی دارد. آتنا همواره با جغد و یا موجودی فرشته یا پری مانند کوچک به تصویر کشیده می شود که بر دستان وی می نشیند. شخصیت خبیث زیبای خفته نیز کلاغی دارد که بر دستان وی می نشیند. آتنا در نگاره ها همواره لاغر اندام و بلند بالا است. شخصیت خبیث زیبای خفته نیز بلندبالا و لاغر اندام است. همچنین آتنا در بسیاری از نگاره هایش با کلاه خودی نشان داده شده که دو بر آمدگی به مثابه دو شاخ بر روی آن قرار دارد. و شخصیت خبیث زیبای خفته نیز با دو شاخ به تصویر کشیده شده است! 

شباهت دیگر شخصیت خبیث داستان زیبای خفته به آتنا کاخ و قلعه شخصیت خبیث است که در نقطه ای بلند قرار دارد. معابد آتنا نظیر پارتنون در شهر آتن نیز در بلندترین نقطه شهر آتن بنا شده بود. همچنین در اساطیر آتنا ربه النوع خرد و باکره است. و گاه آتنا بدلیل باکرگی و غلبه خردش بر احساسش در نظر بعضی ها فاقد احساس دانسته می شد. شخصیت خبیث زیبای خفته نیز مجرد و تنها است و به نظر پریان داستان احساس و عشق ندارد و بدین خاطر خوشبختی را حس نمی نماید. 

 

@soltannasir

🧚‍♂🧚🧚‍♀🧜‍♂

تصویر شخصیت خبیث کارتون زیبای خفته در کنار مجسمه آتنا ربه النوع خرد در یونان باستان 

این شخصیت خبیث از تلفیق نیکس یا آچلیس با آتنا بوجود آمده است. 

آتنا جزو ایزدان المپی است و تولد وی پس از ائوس (سپیده دمان) است بنابراین نمی تواند دشمن ائوس باشد. ضمن اینکه شخصیت آتنا در اساطیر یونان منفی نیست. اما انجمن های مخفی تعمدا داستان های آتنا و پسر خوانده اش اریکتونیوس را در داستان گل سرخ وارد نمودند. در اسطوره می خوانیم که آتنا اریکتونیوس را در سبدی می گذارد و به سه پری که دختران سکروپس هستند می سپارد. و این شباهت به داستان زیبای خفته دارد که ارورا به سه پری سپرده می شود تا توسط آنان بزرگ شود. در سایت ویکیپدیای انگلیسی در مدخل اریکتونیوس آمده که《آگلوروس و هرس(دو تن از دختران سکروپس) در جعبه را باز کردند. کلاغی آنها را دید که جعبه را باز کردند و به مکان آتنا پرواز کرد تا به وی بگوید》و این مشابه روایت زیبای خفته است که کلاغ مکان ارورا را پیدا می نماید و به خبیثه اطلاع می دهد. از سویی پیشتر گفته شد که آتنا با بافندگی ارتباط دارد و شخصیت خبیث زیبای خفته نیز وی را توسط دوک نخ ریسی به خواب عمیق فرو می برد. 

 

@soltannasir

تصویر اریکتونیوس فرزندخوانده آتنا در کنار دختران سكروپس یا ککروپس که پدرشان نوعی پری دریایی بود : هرس، پاندروسوس و آگلوروس نام این سه پری بوده است. آتنا پسر خوانده خویش اریکتونیوس را به این سه پری سپرد تا وی را بزرگ نمایند. 

 

ادامه...👇

 

{برخی از نویسندگان عقیده دارند که اریکتونیوس، آمفیمسیون پادشاه آتن را از  سلطنت محروم کرد و خود، یکی از الهه های نایاد، یعنی (praxithea) را به ازدواج درآورد. (همسر ارکته نوهٔ اریکتونیوس هم همین نام را داشت)

 از این وصلت، پاندیون متولد شد که به جای او بر تخت سلطنت نشست. اختراع ارابه چهار اسب، استفاده از نقره در آتن، و تشکیل پانانته، عید آتنا، در اکروپل را به وی نسبت می دهند. پاره ای از این ابتکارات، به نوهٔ او، اراکته نیز نسبت داده می شود. } (فرهنگ اساطیر یونان و رم پیرگریمال صفحات 292 و 293)

 

@soltannasir

🧚‍♂🧚🧚‍♀🧜‍♂

تصویر سمت چپ آتنا ربه النوع خرد که اریکتونیوس پسر خوانده خویش را در دست دارد. 

 

تصویر پایین گایا ربه النوع زمین که با ریختن منی هفائیستوس ایزد آهنگری باردار شد و اریکتونیوس را بدنیا آورد. 

 

تصویر سمت راست سکروپس نوعی پری دریایی که آتنا اریکتونیوس را به سه دختر وی سپرد تا وی را بزرگ نمایند.

 

ادامه...👇

 

{ آتنا بدون اطلاع خدایان، کودک را در معبدی نهاده آن را به یکی از دختران cecrops سپرد (آگلوروس).

دخترها از روی کنجکاوی، سبد را گشودند و کودکی را که دو مار مراقب او بودند، مشاهده کردند. بنا به پاره ای روایات قسمت پایین کودک هم، مانند اغلب موجوداتی که از زمین متولد شده اند، به شکل دم ماری بود و یا به قولی، به محض آنکه سبد باز شد، کودک به صورت ماری گریخت و به پشت سپر ربه النوع (آتنا) پناه برد. دختران جوان از شدت ترس دیوانه شده، خود را از فراز تخته سنگهای آکروپل به زیر افکنده جان سپردند. 

آتنا، اریکتونیوس را درمحوطهٔ مقدس معبد خود پرورش داد و چندی بعد سکروپس، (پری دریایی و پدر آن سه پری که اریکتونیوس را بزرگ نمودند)  اختیار سلطنت را به او واگذاشت. }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🧞‍♂🧚‍♂🧚🧚‍♀

https://t.me/soltannasir/2930

زیبای خفته بخش دوم 

 

🔶بنا به نقل اساطیر یونانی دختران سكروپس پدرشان نوعی پری دریایی بود: هرس، پاندروسوس و آگلوروس نام این سه پری بوده است. آتنا پسر خوانده خویش اریکتونیوس Erichthonios را به این سه پری سپرد تا بزرگ نمایند. 

 

🔷شخصیت منفی جادوگر کارتون زیبای خفته 

 

شاید در اولین نگاه یاد لیلیت عبرانی و لامیای یونانی و ام صبیان عربی بیفتیم که در همان ابتدای دوران نوزادی، آنها را دچار مشکل می نماید. زیرا این شخصیت اهریمنی در ابتدای تولد نوزاد حاضر می شود و نفرین خویش را نثار کودک می نماید اما وی لیلیت نیست! وی شخصیتی ترکیبی است که از ترکیب دشمن ارورا در اساطیر یونانی با شخصیت آتنا ربه النوع خرد ساخته شده است. دشمن ارورا (سپیده دم) در اساطیر علی القاعده یا باید ربه النوع شب یعنی نیکس باشد ! یا باید ربه النوع غبار و تاریکی آشلیس achlys باشد که دختر نیکس است. اما پیروان انجمن های مخفی تعمدا شخصیت آتنا را با وی (دشمن سپیده دم) در آمیختند. و اینگونه داستان پسرخوانده آتنا اریکتونیوس در داستان گل سرخ وارد شده است. 

توجه نمایید که آتنا جزو ایزدان المپی است. یعنی تولد وی مدت ها پس از ائوس (ارورا) بوده است. 

 

@soltannasir

https://t.me/soltannasir/2929

زیبای خفته بخش اول

 

🔶 نام پرنسس داستان، ارورا aurora ربه النوع سپیده دم در اساطیر روم است. همتای یونانی اش ائوس و همتای هندی وی اوشاس نام دارد. 

 

🔷پدر و مادر ائوس در اساطیر یونان از نخستین دودمان خدائی، یعنی از تیتان ها می باشند. وی دختر Hyperion و theia می باشد. بنابراین ما پدر و مادر ارورا را در این داستان، همتای Hyperion و theia می دانیم. 

 

🔶 ماجرای زیبای خفته به ظاهر متعلق به اروپای مسیحی می باشد. اما همانگونه که گفته شد در اصل ترکیب داستان کهن اسطوره گل سرخ با داستانی دیگر در عصر اساطیری تاریخ یونان می باشد. 

 

🔷 پرنس فیلیپ داستان ما نیز شوهر ارورا (ائوس) یعنی ایزد آسترائوس (astraus) می باشد. که رب النوع آسمان شب پر ستاره است. پدر فیلیپ نیز بر طبق این نظر (Crius) و مادر وی ائوریبیا (Eurybia) می باشد. در اساطیر ودایی سوریا ایزد خورشید شوهر اوشاس همتای هندی ارورا می باشد. 

 

🔶 این سه پری در زیبای خفته ارتباطی با اسطوره گل سرخ ندارند و از داستان آتنا ربه النوع خرد در عصر اساطیری تاریخ یونان وارد داستان گل سرخ شده اند. این سه پری همان دختران سكروپس که پدرشان نوعی پری دریایی بوده می باشند. 

 

 

@soltannasir

https://t.me/soltannasir/2915

قسمت هایی از فیلم 《به نام پادشاه》 

در این فیلم که درون مایه داستانش به داستان شاه فریدون و اژی دهاک تا حدی شباهت دارد. جادوگر شریر فیلم از چشمان سپاهیان اهریمنی خویش به میدان مبارره می نگرد. و گاه خود سپاهیان اهریمنی اش را  هدایت می کند و توسط آنان مبارزه می نماید. 

این مسئله تا حدی شباهت به آنچه دارد که در مورد ربه النوع کر ker و ارتباطش با کرها keres گفتیم.  

 

@soltannasir

 

         {داستان گل سرخ (رُز)12}

 

گفته شد که گل سرخ (رُز) با موجودی که یونانیان وی را ائوس و رومیان وی را به نام اُرورا می شناسند ارتباط دارد و گفتیم این موجود در نظر آنان ربه النوع سپیده دم است که با انگشتان چون گل سرخ خویش در ورود خورشید را به جهان ما باز می نماید. این موجود داستان و اسطوره ای عاشقانه و بسیار کهن دارد که در متون اسطوره ای شناخته شده کلاسیک در دسترس نیست. اما داستان وی در افسانه های فولکلور اروپایی وجود داشته است که با داستان دیگری که متعلق به عصر اساطیری تاریخ یونان بوده  درآمیخته است و به صورت تحریف شده درآمده است. این داستان تحریف شده فولکلور توسط شارل پرو در قرن هفدهم به صورت رمان زیبای خفته در جنگل نگارش شده است. سپس موسسه والت دیزنی در سال 1959 کارتونی را بر اساس این رُمان ساخت و راهی بازار نمود. کارتونی که شاید چندین نسل با آن خاطره داشته باشند. در چند سال اخیر نیز فیلمی دو قسمتی به نام (مالفیسنت=maleficent) بر اساس این داستان فولکلور ساخته شده است که آنجلینا جولی نقش منفی این فیلم دو قسمتی را بازی نموده است. البته ناگفته نماند که کارتون زیبای خفته با آنچه که شارل پرو نویسنده فرانسوی به عنوان داستان زیبای خفته در جنگل نوشته است تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد! من باب مثال در رمان زیبای خفته در جنگل نوشته شارل پرو که ظاهرا ترجمه دقیقش به زبان فارسی وجود ندارد.  زیبای خفته به مدت صدسال به خواب می رود تا شاهزاده ای پیدا می شود و وی را از خواب بیدار نماید. حال آنکه در کارتون زیبای خفته وی از کودکی با پرنس فیلیپ نامزد شده است و در شانزدهمین سال تولدش با وی برخورد می نماید و عاشق یکدیگر می شوند. 

همانگونه که گفته شد داستان زیبای خفته ناشی از در هم آمیختن دو داستان است. داستان اول اسطوره ای کهن از ایزدبانوی سپیده دمان و دیگری داستان اریکتونیوس یا اریختونیوس پسرخوانده آتنا ربه النوع خرد در اساطیر یونان  است. با نشان دادن شواهد اینکه چگونه یک داستان دوره عصر اساطیری تاریخ یونان (داستان آتنا و اریختونیوس) در داستان زیبای خفته وارد شده است. کهن بودن روایت زیبای خفته را ثابت خواهم نمود و این نشان می دهد که شارل پرو نویسنده اصلی داستان زیبای خفته نیست. بلکه زیبای خفته داستانی فولکلور بوده که شارل پرو آن را به گونه ای که می دانیم و مشهور است بازنویسی کرده است. اینکه شارل پرو خود، دو داستان اسطوره ای ایزدبانوی سپیده دمان و داستان دیگر عصر اساطیری تاریخ اروپا (داستان آتنا) را با هم آمیخته و یا این آمیختگی متعلق به دورانی کهن تر است را بنده نمی دانم. اطلاعات بنده از خود شخصیت شارل پرو نیز اندک است و نمی دانم آیا وی وابستگی ای به انجمن های مخفی در اروپای قرن 17 داشته است یا خیر? اما تقریبا اطمینان دارم که این آمیختگی تصادفی نبوده و نیست و توسط انجمن های مخفی مشرکانه که دشمن آتنا و پرسی (برساوش برنده سر غول مدوسا)بوده اند صورت گرفته است. 

 اما در مورد موسسه والت دیزنی و وابستگیشان به بنگاه های صهیونیستی و انجمن های مخفی به اندازه کافی مطلب وجود دارد. فقیر بالشخصه نمی دانم که شارل پرو می دانسته که در حال نوشتن چه داستان مهم اسطوره ای است یا خیر ?! اما به شما نشان خواهم داد که والت دیزنی آگاهانه کارتون زیبای خفته را ساخته است و کاملا می دانسته که دارد چه داستانی را روایت می نماید. در پس این کارتون که در سال 1959 میلادی ساخته شده است چنان مفاهیم اسطوره ای گنجانده شده که فراتر از ژانر کودک و نوجوان است و فراتر از سطح فکری مردمان 70 سال پیش است. بنده تعمدا مبنای روایت داستان گل سرخ را بر روایت موسسه والت دیزنی می گذارم زیرا هم تصویری است و ماندگاریش در ذهن بیشتر است هم کاملاً آگاهانه ساخته شده است و هم به نظر بنده به روایت اسطوره ای داستان گل سرخ نزدیک تر است. و بخشی از اشکالات داستان پرو در آن تصحیح شده است. 

 

 

@soltannasir

🧚‍♀🧚🧚‍♂

ادامه...👇

 

{ بدین ترتیب در آفریقا هم مانند آمریکا نماد باروری و فراوانی در همه وجوه ثروت است اعم از حیاتی،مادی یا معنوی. زیگموند فروید در یکی از خاطرات کودکی لئوناردو داوینچی، کرکس را به مسخ مادر او تعبیر کرده است. خدای کرکس مصریان نخبت برطبق باور عمومی حامی تولد بود.

در متنهائی که از اهرام مصر بدست آمده گاه کرکس با ایزیس همذات شده است سخنان رمزبار ایزیس می بایست برای مردگان آشنا باشد تا ایزیس آنها را به زندگی بازگرداند همراه داشتن مرثیه کرکس در منطقه هزار مزرع از برایت مفید خواهد بود. مفهوم این جمله در تذکره ایزیس: نطفه کرکس(مادر)بر شاخ تو ای ماده گاو حامله در شب بسته خواهد شد. آنست که خدای بانوی کرکس در شب، ظلمات و مرگ، به روحی جان دوباره می بخشد و او در سحرگاه به دنیا خواهد آمد. کرکس که روی یک سبد یا زنبیل تصویر میشود نماد رشد و نمو در رحم است.

در هنر مصری کرکس اغلب به عنوان قدرت مادران آسمانی تفسیر میشود او جسد را تحلیل میبرد و دوباره زندگی میبخشد و نماد حلقه مرگ و زندگی در یک استحاله دائمی است. } 

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🦇🦅🦉

ادامه...👇

 

{در آفریقای سیاه بخصوص در میان بامبارها این نمادگرائی با یکی از مراتب رهروی که مرتبه کرکس خوانده میشود به نهایی ترین حد خود در معنویت میرسدCAHB. کرکسِ کُوره سالک راهی باطنی است که در زندگی دنیائی اش می میرد و به خرد الهی نفوذ میکند تصفیه میشود و با آزمون های خاص رهروان نحله باطنی سوزانده میشود. پس از پایان امتحانهای سرسپاری او همچون دلقکی می نماید یا بیش از آن همچون کودکی، زیرا در قلمرو ماورایی خداوند، هم اکنون متولد شده است و یا به عبارت دیگر دوباره متولد شده است خرد او در چشم یک ملحد جهری، لباس جنون و سادگی به خود میپوشد او همچون کودکی خود را بر زمین میکشد و هرچه سر راهش می یابد می بلعد حتی غایط خود را؛ این عمل یعنی غلبه بر مرگ دنیایی و استعداد تبدیل عَفَن به طلاب فلسفی. بامباراها میگویند کرکس ثروتمندترین موجودات است زیرا فقط او طلای واقعی را می شناسد آنها در دعائی غایط را می ستایند و میگویند تنها مائده ای است که چون حقیقت پشت و رویش برابر است و سرانجام اینکه در قیاس میان مراتب رهروان و پله های سلسله مراتب اجتماعی، کرکس به زنی همواره در حال زایمان تشبیه میشود. }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🦅🦉🦇

{ کرکس Vautour/valture

 

در میان‌مایاها، کرکس سلطانی که امعاء و احشاء را میخورد نماد مرگ است METS‌. اما از آنجائی که کرکس اجساد و کثافات را تغذیه میکند میتوان او را عوامل باز زاینده نیروهای حیاتی به شمار آورد زیرا نیروهای حیاتی پس از تجزیه اندامها و فساد انواع ادامه می یابند و به عبارت دیگر کرکس چون یک‌ تصفیه گر یا تردست از طریق تبدیل مرگ به زندگی حلقه حیات دوباره را تضمین میکند. در نمادگرائی کیهانی کرکس با علائم آب در ارتباط است و این نکته در تقویم مایا لحاظ شده است. همانا بر رگبار گرانبهای فصل خشک حاکم است و بدین گونه نوبهار گیاهان را ضمانت میکند و همین جا است که تبدیل به خدای فراوانی و نعمت میشود. تعداد زیادی کرکس را که شق و رق ایستاده اند و تیره رنگ هستند بر جزایر درخشان کناره رودهای عظیمی چون مکونگ در مقابل شهرها و شهرک ها می بینیم.

نمادهای فوق الذکر در ارتباط با آتش آسمانی نیز قرار می گیرد چرا که هم تصفیه گر است و هم بارور کننده. در بسیاری از آئینهای سرخپوستان آمریکای جنوبی، کرکس اولین صاحب آتش است و خدای خالق معمولا به کمک قورباغه آن را از او می ربایدMETT,LEVC. } 

 

ادامه...👇

 

@soltannasir 

🦅🦇🦉

 

        {داستان گل سرخ (رُز)11} 

 

                  {کرکس 4} 

 

ادامه...👇

 

ادامه نکته 3: اکنون بخشی از شواهد عمل زرتشتیان را در مورد خوراک کرکس کردن جسد متوفی را از وندیداد نقل می نماییم : 👇

 

{ 20: مرد گناهکار در این حصار وقتی به سن پیری و ناتوانی رسید مزداپرستان یک مرد تنومند و سالم در مسکن وی می فرستند تا او را به جایگاه مرتفع منتقل کند و در آنجا سر وی را از گردن نماید و جسد را طعمهٔ درندگان گوشتخوار و 👈کرکس ها سازد، درندگانی که آفریدهٔ خرد پاک هستند. (خرد پاک اینجا منظور اهورا مزدا است) } (اوستا، وندیداد فرگرد سوم بخش 3 )

 

{ 44: ای آفرینندهٔ جهان جسمانی و ای مقدس، بگو بدانم: جسد مرده را باید به کجا حمل کنیم و در کجا جای دهیم? 

 

45: اهورامزدا پاسخ داد و گفت: جسد را هر چه بیشتر باید در ارتفاعات.  بلندی ها جای داد، ای اسپیتمه زرتشت. هر کس می داند که سگ های گوشتخوار و پرندگان 👈لاشخور همه وقت در بلندی ها رفت و آمد دارند. 

 

46 : در این مکان است که مزداپرستان باید جسد را از پاها، از موها به وسیله فلز، به وسیله سنگ یا سنگ ریزه در زمین محکم نمایند والا ممکن است استخوان آن ها به وسیلهٔ سگان گوشتخوار و پرندگان 👈لاشخور در زمین کشیده شود و آب ها و گیاهان آلوده گردند. } (اوستا، وندیداد فرگرد ششم بخش 4 )

 

همچنین در بندهش نیز در مورد آیین قربانی توسط مشی و مشیانه (آدم و حوای اولیه آریایی ) اینگونه آمده که بخشی از قربانی را نصیب آتش می نمایند و سپس بخشی را به آسمان می اندازند که نصیب ایزدان شود و کرکسی بلند می شود تا گوشت قربانی را بخورد نتوانست و نصیب سگ شد. به فقرات زیر توجه نمایید: 👇

 

{پس به سی شبانه روز دیگر به گوسپند تیره رنگی سپید آرواره آمدند. او را کشتند و (بر او) از درخت کُنار و شمشاد، به راهنمایی مینوان آتش افگندند، زیرا آن هر دو درخت آتش دهنده تر اند. به دهان نیز آتش را افروختند و نخست هیزم درخت کهکیو (?)، نیز درخت کندر و شاخ و برگ خرمابن سوزانیدند و آن گوسپند را کباب کردند و به اندازه سه مشت گوشت در آتش بهشتند و گفتند که «(این)👈 بهرهٔ آتش»، و از آن پاره ای به آسمان افگندند و گفتند که این بهرهٔ ایزدان، کرکس مرغ فراز رفت، (نتوانست گرفت، سگ آن را از ایشان ببرد، زیرا نخست گوشت را سگ بخورد. } (بندهش ترجمه مهرداد بهار صفحه82) 

 

 

 

نکته 4: گفته شد که ربه النوع کر ker، توان متکثر نمودن خویش را دارد. این موجود اهریمنی اگر دستش در عالم ما باز شود. _چنانچه ممکن است در آخرالزمان و یا دوران خروج دجال لعین لعنت الله علیه این اتفاق بیفتد._ توان کنترل گرفتن مردگانی را که جسدشان تازه است را دارد. من باب مثال وی میتواند با متکثر نمودن وجود خویش، از ده هزار مرده با جسد تازه، لشکری پیاده از مردگان بسازد. و کنترل جسم این مردگان را به دست بگیرد. در واقع این مردگان متحرک، جسمشان تحت تسلط روحشان نخواهد بود بلکه تحت کنترل این ایزدبانوی اهریمنی خواهد بود. این تقریبا همان زامبی است که در فیلم ها و سریال های غربی سالهاست تبلیغ می شود. نکته مهم این است که به نظر ما وی بر مردگانی که شهادت بر توحید خداوند و ولایت انبیای الهی و امامان هدی را داده اند و بر طبق سنت الهی غسل و کفن شده اند دست نخواهد یافت. دست یافتن وی بر جسد کسانی است که در دوران زندگی خویش در عالم مادی ما، ایمان نداشته اند و به شرع تقید نداشته اند. حتی اگر بر سنت اسلامی غسل و کفن شده باشند بر حالشان تاثیری ندارد.

 اینجا نکته دیگری وجود دارد و آن اینکه یک فرد مسلمان عادی _نه یک سالک و یا عارف_ اگر شرایط و یا بیماری ای به مانند کرونا پیش بیاید و به مانند یک مسلمان غسل و کفن نشود. آن هنگام چه می شود ? وی اگر دستش باز شود بر جسد تازه وی دست خواهد یافت یا خیر ?! به نظر ما بسته به اعمال فرد متوفی در زندگی زمینی خویش و توان روح وی در برزخ و همتش بر جلوگیری از انجام چنین مهمی در دوران آینده دارد.

بنابراین به نظر ما زامبی که غربی ها امروزه به صورت وسیع در سریال ها و فیلم های خویش تبلیغش را می نمایند و به نوعی وعده تحققش را می دهند. در اصل یک بیماری نیست بلکه زامبی جسد انسانی است که توسط ربه النوع اهریمنی کرker  کنترل می شود. البته در مورد بیماری زامبی می توان این فرض را نیز مطرح نمود که شاید مجامع مخفی در آزمایشگاه های سرّی خویش بدنبال ساخت بیماری ای هستند که شرایط را برای کنترل گرفتن جسد فرد توسط این موجود اهریمنی فراهم نمایند. نمی دانم این نظریه تا چه حد امکان تحقق دارد?! باید صبر کرد و منتظر بود و دید که سالهای آتی بستر وقوع چه حوادثی خواهد بود ?!!!

 

توضیحات ربه النوع کر ker که بعضی محققین وی را با آشلیس ربه النوع غبار تاریکی اینهمان دانسته بودند به پایان رسید. ان شاالله در ادامه به تفسیر داستان گل سرخ خواهیم پرداخت. 

 

ادامه دارد...

 

@soltannasir

🦅🦉🦇

 

        {داستان گل سرخ (رُز)9} 

 

                  {کرکس 2} 

 

ادامه...👇

 

کرکس در حدیث امام حسین علیه السلام بنی آدم را  به مرگ هشدار می دهد در نمادپردازی ملل گوناگون نظیر مایاها و حتی در روایت کرها keres کرکس با مرگ و عالم ارواح مرتبط دانسته شده است. اما از سوی دیگر کرکس در نمادشناسی و اسطوره شناسی ملل با ایزدبانوان مرتبط است در مصر باستان، کرکس با ایزدبانوی ایزیس و ایزدبانوی نخبت مرتبط است. کرها keres نیز در اساطیر یونان مونث می باشند. 

پس ما در نمادشناسی کرکس دو نکته مهم را دریافتیم. نخست ارتباط کرکس با مرگ و عالم ارواح و دیگری مونث بودن نماد کرکس. 

 

اما حال نظر ما در مورد کرها keres و اینکه چرا گاه در اسطوره با یک کر اصلی که دختر ربه النوع شب است مواجهیم و گاه با چندین کر keres : 👇

 

کر ker ربه النوع عالم زیرین، و به طور خاص ربه النوع بخش مربوط به عالم اموات دور در اساطیر یونان است که با کرکس مرتبط است. (هادس رب النوع کلی عالم زیرین است.) این ایزدبانوی اهریمنی، بر عالم اموات دور تسلط دارد. وی بر کرکس ها _شاید نه همه کرکس ها بلکه نوع و نژاد خاصی از کرکس ها_ در عالم مادی ما تسلط دارد. علت ارتباط وی با کرکس این است که اکثر گونه های کرکس یا لاشخور برخلاف آنچه که تصور می رود. به گوشت مرداری که مدت ها از مرگش گذشته است علاقه ای ندارند؛ مگر در حالت گرسنگی شدید!

 کرکس ها موجودی که در حال مرگ است را تشخیص می دهند. کرکس ها گوشت مردار تازه را تشخیص می دهند. و معمولا از گوشت مردار تازه استفاده می نمایند. شاید این مسئله در ابتدا یک امر طبیعی و عادی جلوه نماید اما اینگونه نیست! ربه النوع کر ker به وسیله کرکس ها از روح بخاری جانداران تغذیه می نماید. می دانیم که روح بخاری در بدن عنصری است و اندکی پس از مرگ از بین می رود. ربه النوع کر توسط کرکس ها از این روح بخاری حظ خویش را می برد و اینگونه قدرتمندتر می شود. علت ارتباط وی با جنگ و تحریک آدمیان برای ایجاد جنگ های خانمان سوز در گذشته و شاید امروز این است که وی توسط کرکس های خویش از روح بخاری آدمیان تغذیه می نماید و حظ خویش را از آن می برد. و چون در زمین مادی ما انسان اشرف مخلوقات است. روح بخاری اش نیز بر روح بخاری سایر موجودات برتری دارد. علی الخصوص روح بخاری انسان های مومن و معنوی که با تغذیه جسمانی و معنوی بر اساس شرع مبین، روح بخاریشان لطافت و شفافت بیشتری دارد. (تغذیه جسمانی خوراکی های حلال و طبیعی و سالم و تغذیه معنوی، اعمال عبادی چون نماز و روزه و دعا و.. است) بنابراین ربه النوع کرker روح بخاری انسان ها را به روح بخاری حیوانات ترجیح می دهد. 

ربه النوع کر ker چون از روح بخاری تغذیه می نماید. توان تکثیر خویش را دارد. وی کرها را از وجود خویش تولید می نماید. کرها keres در واقع موجوداتی میرا به مثابه جنیان هستند که تحت امر و تسلط ربه النوع کر ker هستند. اما با اینحال کرها keres جن نیستند ! کرها keres می توانستند در ازمنه دور که مرز عوالم بازتر از دوران فعلی بوده در میدان های جنگ حاضر شوند. نظیر آنچه که در اساطیر یونانی نقل شده است. کرها keres  در عین اینکه موجوداتی جدای از ربه النوع ker می باشند. اما به واقع خود وی هستند و بخشی از روح وی یا وجود وی هستند که تشخصی جدای از وی یافته اند. کرها keres  توسط ربه النوع کر کنترل و هدایت می شوند. ربه النوع کر از طریق چشمان کرها می تواند به جهان بنگرد. در واقع هر کدام از کرها keres  به مثابه دوربینی هستند که تصویری از یک نقطه را به ربه النوع کر ker  می دهد. و اگر نیک بنگریم ربه النوع کر از طریق ذرات متکثر شده وجود خویش که به صورت کرها keres تجسم می یافته به جهان می نگرد.  

 

نکته 1: ربه النوع کر ker هم اکنون بیدار و فعال است و ارتباطی با بعضی انجمن های مخفی و بعضی نحله های قبالا دارد و نقش مهمی در احیای ماشیح داود با آیین های قربانی دارد. 

 

نکته 2: می دانیم که بر اساس آیات قرآن مجید و عزیز یکی از بت هایی که قوم نوح نجی الله می پرستیدند. بت نسر (کرکس) بوده است: 👇

 {وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا ﴿۲۳﴾=و گفتند نه هرگز دست از خدايانتان و نه هرگز دست از ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر برداريد (۲۳) } اینکه بت نسر دقیقا چه بوده و چه داستانی داشته را نمی دانیم. فقیر تا آنجا که بررسی نمودم اطلاعات تاریخی و باستان شناسی و اسطوره ای قابل ملاحظه ای در مورد بت نسر وجود ندارد. آیا وی معادل ایزد ونند در نزد زرتشتیان و یا ترجاییل در احادیث اسلامی بوده است ?! و یا معادل کر ker در نزد یونانیان بوده است ?! و یا معادل نخبت و یا ایزیس مصری بوده است?! و یا اینکه  موجودی دیگر بوده را درست نمی دانیم ! 

 

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🦅🦉🦇🦆

 

        {داستان گل سرخ (رُز)8} 

 

                  {کرکس 1 }

 

ادامه...👇

 

ابتدا این توضیح را بدهم که چرا به لیلیت و اکنون به کرکس خواهیم پرداخت. در تحلیل اسطوره شناسی داستان گل سرخ با موجودی مونث مواجه هستیم که دشمن ائوس یا اُرورا ربه النوع سپیده دمان در یونان و رم باستان است. غربی ها بعضا اشاره ظریفی به لیلیت داشته اند. و سعی در آدرس اشتباه و انحراف افکار می باشند.  بررسی نمودیم و گفته شد که لیلیت عبرانی یا ام لیل عربی (ام صبیان) و جهی زرتشتی و لولوی پارسی و لیلیتوی اکدی و یا لامیای یونانی هر چند که با شب ارتباط دارند. اما جزو موجودات میرا می باشند. و هر چند قدرتمند می باشد اما قدمت تاریخی خلقتش در نگاه اسطوره شناسانه به گونه ای نیست که بتواند دشمن اُرورا یا سپیده دمان باشد. علی القاعده دشمن ربه النوع سپیده دمان یا باید ربه النوع شب باشد که در اساطیر یونانی نایکس، نیکس nyx نام دارد یا باید ربه النوع تاریکی باشد و فقیر بررسی کردم ربه النوع تاریکی در اساطیر یونان achlys آشلیس است که اطلاعات کمی در مورد وی موجود است. گفته شد که در بعضی متون وی را دختر نیکس ربه النوع شب می دانند. اسطوره شناسان غربی نظر بر این دارند که اگر وی دختر نیکس باشد. از آنجایی که در بین دختران نیکس (نایت) نامی از وی برده نشده پس یحتمل نام دیگری دارد. و طبق بررسی این اسطوره شناسان غربی وی احتمالا کر ker ربه النوع ویرانی و نوعی مرگ در میدان جنگ بودند که به نوعی با عالم ارواح مرتبط بودند. واژه کر در زبان یونانی باستان به معنای ویرانی ترجمه شده است.  آنچه که در نظر اول در مورد توصیف شکل و شمایل کرها keres در اساطیر یونانی خودنمایی می نماید شباهت بسیار زیاد این موجودات با کرکس است. زیرا کرها دارای بال هستند و با کشته شدگان در جنگ که هنوز گوشتشان تازه است مرتبط می باشند. و می دانیم که کرکس هم مردارخوار است و در ازمنه قدیم در جنگ ها حضور پیدا می نموده و اجساد تازه مردگان را می خورده است. در زبان یونانی فعلی کرکس(Gýpas  =Γύπαگیپس) خوانده می شود.

نمادشناسی کرکس، کار چندان آسانی نیست. وی هم در جریان نورانی جایگاه دارد و هم در نمادشناسی جریان تاریک دارای جایگاه است. در دین زرتشتی ستاره ونند معادل ستاره نسر واقع (کرکس نشسته) یا vega یک ایزد است. و زرتشتیان برای یاری وی مراسم ونند برید را هر سال برگزار می نمایند. زیرا در متون زرتشتی ونند گذرگاه های کوه البرز را از ورود شیاطین حفظ می نماید. البرز همان کوهی است که در اساطیر ایرانی گرداگرد زمین را در بر گرفته است. معادل این کوه اسطوره ای در احادیث اسلامی کوه قاف را می توان نام برد که بر طبق حدیثی از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام کوه قاف پشت نطاق آسمان قرار دارد. یعنی در آسمان است نه در زمین و یحتمل این کوه مادی و قابل لمس نیست بلکه لطیف تر است که در آینده با باز شدن مرز عوالم ممکن است صورت مادی و قابل لمس برای همه ابنای بشر بخود بگیرد. در حدیثی دیگر که پیشتر نقل نمودیم با هم خواندیم که حضرت امیرالمومنین حیدر علیه السلام چون سلمان فارسی رحمة الله علیه را به کوه قاف می برند. در آنجا با فرشته ای به نام ترجائیل مواجه می شوند که صورت کرکس داشته و این خود مشابهت ایزد ونند زرتشتی را با ترجاییل احادیث اسلامی نشان می دهد. که هر دو با کوه اسطوره ای قاف (البرز) در ارتباط هستند. بنابراین کرکس در این روایت صورت یکی از فرشتگان الهی است. همچنین در مهر یشت می خوانیم که در گردونه ایزد مهر هزار تیر با پر کرکس وجود دارد. همچنین در بررسی جام حسنلو به نقل از یشت اوستا خواندیم که شاه فریدون افسانه ای ناخدا پااورو را به کرکسی می نشاند یا به صورت کرکسی در می آورد. همچنین در حدیثی طولانی از حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نقل از کتاب «خرائج و جرائح» قطب راوندی که در ارتباط با معنای صدای حیوانات آورده شده صدای کرکس را با 👈مرگ مرتبط دانسته شده است : 👇

 

{هر گاه کرکس صدا کند، می گوید: ای فرزند آدم! هرچه می خواهی زندگی کن که سر انجام آن مرگ است. }

 

نکته :شاید این  نکته جالب باشد که مایاها نیز کرکس را نماد مرگ می دانند.

 

 

 وجه مثبت نمادشناسی کرکس را ملاحظه نمودید. اما کرکس وجه منفی و اهریمنی نیز در نماد شناسی دارد. «در متون سُغدی بودایی کرکس از جمله دیوان پرنده معرفی شده است. همچنین هنینگ (دانشمند اوستا شناس و ایران شناس آلمانی) شواهدی از زبان های دیگر آورده که طبق آن ها یکی از شکل های دیو تب بشکوج کرکس بوده است.» (کتاب دانشنامه اساطیری جانوران دکتر خسرو قلی زاده، مدخل کرکس).  همچنین در روایت کرها keres وجه تشابه آنان را به کرکس ملاحظه نمودید. که کرها گویی کرکس هایی هستند که در میدان نبرد حاضر می شوند و از گوشت قربانیان می خورند. 

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🌗🌞🌚

تصویر لوازم آرایش برند نیکس NYX  که نام این برند از نام ربه النوع شب نیکس Nyx در اساطیر یونانی اخذ شده است. یونانیان نیکس را ایزدبانوی شب می دانستند. واژه انگلیسی نایت night ریشه در لغت یونان باستانی نیکس nyx دارد که به معنای شب و ربه النوع شب بوده است. 

 

پ ن : {برند آرایشی نیکس nyx زیر نظر کمپانی معروف آرایشی لورآل l`oreal فعالیت می کند. برند نیکس در شهر لوس آنجلس آمریکا و توسط تونی کو toni ko تاسیس شد. این برند از ابتدا فعالیت خود را با تعهد نسبت به عدم آزار حیوانات و استفاده از مواد اولیه با کیفیت شروع کرده است. هم اکنون محصولات نیکس در بیش از 70 کشور به فروش می رسد.} (منبع : سایت modiage.com)

 

 

@soltannasir 

🌑🌚

تصویر خیالی از یکی از کرها keres در میدان جنگ 

 

ادامه... 👇

 

{برای هر کر ظاهرا ارزش دسته جمعی نیز در نظر بوده است.

در دوره کلاسیک کرها ظاهرا به عنوان خاطره ها و تذکرات ادبی وجود داشته اند آنها به تدریج با ربه النوع های دیگر که شباهتی به آنها داشتند مانندMoireو حتیErinye ها که مختصات جهنمی و وحشیانه آنها نزدیک به هم بود مشتبه شدند در تراژدی ها هم نام آنها یاد شده و این مطلب را از منظومه همری به عاریت گرفته اند. افلاطون از آنها به عنوان ارواح شریری که نظیر Harpyeها به هرچه دست میبردند آنها را کثیف و آلوده میساختند یاد میکند و ممکن است که عاقبت، روایات عامیانه،آنها را با ارواح خبیث مردگان که با تقدیم قربانی به آنها تسکین و تسلی می یافتند یکسان و منطبق کرده باشد چنانکه همین عمل در عید Anthesteriesانجام میگرفت. }

(فرهنگ اساطیر یونان و رم پیر گریمال صفحات ۴۸۸ و ۴۸۹)

 

نکته: گفته شد که کرها گاه یک ربه النوع واحد و گاه چندین موجود در نظر گرفته شده اند. این مسئله را ان شاالله توضیح می دهیم. 

 

@soltannasir

🦉🦅🦇

تصویر کرها keres 

 

ادامه...👇

 

{می گذاشت و دیگری که آشیل همان را انتخاب کرد مرگی بود که موجب شهرت جاودانی  او میشد همچنین زئوس، کِرِهای آشیل و هکتور را برای اطلاع از اینکه کدام یک از آنها خواهد مرد در حضور خدایان در ترازوئی وزن کرد و چون کفه هکتور به جانب هادس سرازیر گشت آپولون او را به سرنوشت اجتناب ناپذیر خود واگذاشت. برای کِرِها هم در کتاب"نسب نامه خدایان" اثر هزیود نسب نامه ای ذکر شده در این کتاب آنها بصورت"دختران شب"معرفی شده اند ولی در همان فصل با چند شعر فاصله هزیود از یک کِرِ خواهر ThanatosوMoros(مرگ) و چندین کر، خواهران Moires (یاParques) یادمیکند. بنابراین باید گفت که این مطلب یا اشتباها از کتاب دیگری وارد کتاب هزیود شده و یا این اختلاف که گاهی کر را ربه النوعی واحد و گاهی او را نیروئی وابسته به فرد دانسته اند مربوط به صفات و مختصات عامیانه و مبهمی است که به وی نسبت داده شده و به همین مناسبت است که در ایلیاد فقط از یک کر برای مردم تروا و یک کر برای آکئی ها یاد شده است بنابراین با آنکه این قسمت چنانکه اشاره شد بعدها بر این کتاب افزوده شده }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir 

🦇🦉🦅

تصویر کهنی از کر ker  و یا یکی از کرها keres که بعضا معادل achlys دانسته شده است. با سری شبیه به کرکس؛ وی یکی از دختران nyx ربه النوع شب در اساطیر می باشد. 

 

{کرهاKERES ژنی هائی (زن ها، ارواح مونث، ربه النوع های مونث) هستند که نقش بزرگی در ایلیاد به عهده دارند آنها معمولا در صحنه های جنگ و خشونت، بصورت سرنوشت، که هر قهرمانی را در موقع فرارسیدن مرگ از میان برمیداشت حاضر بودند آنها را موجوداتی بالدار، سیاه، با دندانهای بزرگ و سفید، کریه و بدمنظر و ناخنهای بلندو تیز نشان میدادند. نعشها را آنها میدریدند و خون مردگان و مجروحین را مینوشیدند برلباس آنها لکه های خون انسان دیده میشد مع ذلک آنها منحصرا مامورین میدان جنگ مانند(Wolkyrieها در مذهب اسکاندیناوی) نبودند گاهی از پاره ای اصطلاحات هومر، چنین به نظر میرسید که آنها بصورت "سرنوشت"، شریک هستی موجودات بشری بوده، نه تنها معرف و تجسم نوع مرگ بلکه راهنمای آنها در نوع حیاتی که انتخاب میکردند نیز بودند. آشیل با همین تفصیل حق داشت میان دو Kere یکی را برگزیند یکی از آنها زندگی طولانی و سعادتمندی را بدون افتخار و جنگ در اختیار وی }

 

ادامه...👇

 

 @soltannasir

🦅🦇🦉

ادامه...👇

 

{از آن پس همه ظالمان جهان از شنیدن آتنا پالاس برخود می لرزیدند.عقل آتنا از نوعی نجیبانه بوده و هرگز تمایل نداشت که خود را از پدرش برتر بداند. }(کتاب دایره المعارف اساطیر و آیین های جهان غلامرضا معصومی جلد اول صفحات ۱۵۳ الی ۱۵۸)

 

پ ن : مطالب مربوط با آتنا را خوب بخوانید  با بخش هایی از آن در تفسیر داستان گل سرخ کار داریم. 

 

 

 

@soltannasir 

🐍

ادامه...👇

 

{از فرط خشم آراکنه را به صورت عنکبوتی درآورد تا از آن پس همیشه مشغول تنیدن تار به دور خویش باشد."آتنا الهه المپی فرمانروای جنگ، توفان و خداوند برق نیز بود وی اندام و قامتی افراخته و ظاهری آرام داشت به طوری که متانت و وقار وی بالاتر از زیبائیش بود از نشانه های وی میتوان به کلاهخود سپر و زره اشاره کرد سپر میان او و زئوس مشترک بود آتنا بر روی سپر خود سر گورگون را نصب کرده بود که آنرا پرسئوس به وی هدیه داده بود خاصیت این سپر این بود که هر موجود و یا هرکسی که به آن نگاه میکرد تبدیل به سنگ میشد آتنا با پرمتئوسPrometheusدوست بوده و در اهدای آتش به انسان و همچنین در کار ساختن و پرداختن انسان او را یاری نمود.حیوان مخصوص آتنا، بوم(جغد)و گیاه ویژه اش زیتون بوده و اغلب او را با کلاهخود و زره نمایش میدهند آتنا بعضی از صفات هول انگیز مادرش را به ارث برده و اینرا در جنگ زئوس با تیتان هاTitansبه اثبات رسانید آتنا با پیوستن به پدر،کشتن پالاس و دوختن شنلی با پوست پالاس برای خود نام پالاس را به نام خود افزوده و خود را ملقب به آتنا پالاس نمود }

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🐍

تعداد صفحات : 29

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 150
  • آی پی دیروز : 217
  • بازدید امروز : 195
  • باردید دیروز : 379
  • گوگل امروز : 32
  • گوگل دیروز : 61
  • بازدید هفته : 1,705
  • بازدید ماه : 12,571
  • بازدید سال : 97,883
  • بازدید کلی : 1,166,321